عشق جاودان
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند گفته بودم مردم اینجا بدند دیدی ای دل ساقه ی جانت شکست آن عزیزت عهد و پیمانت شکست دیدی ای دل در جهان یک یار نیست هیچکس در زندگی غمخوار نیست دیدی ای دل حرف من بی جا نبود از برای عشق اینجا جا نبود نو بهار عمر را دیدی چه شد؟ زندگی را هیچ فهمیدی چه شد؟ دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست کمترین چیزی که میابی وفاست ای دل اینجا باید از خود گم شوی عاقبت همرنگ این مردم شوی............ نظرات شما عزیزان: دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 8:52 :: نويسنده : عشق جاودان
پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |